Sent to you by گریلا via Google Reader:
via Roshangar's blog on 8/30/10
به هلاکت رسیدن علی دشمن ایران و ایرانی بدست ابن ملجم یا همان دلاور ایران زمین بهمن جازویه شاد باش میگویم .
قسمتي از
«علی ای همای وحشت» سروده اي از منصور نازنين
علی ای همای وحشت تو چه آفتی خدا را
...که به نیزه ها کشیدی سر و گردن جدا را به خدا که در دو عالم اثر از بشر نماند
چو علی بریده باشد رگِ گردن بقا را !به جز از علی که هفتصد سرِ بیگناهِ بدبخت
ببُرد به تیغ شمشیر نفس غریبه ها را ؟به جز از علی که دارد به دو سرْ جلای ساتور
که به حکم مصطفایی ببریده دست و پا را نرو ای گدای مسکین در خانه ی مصیبت
که به تو حواله دارد دو سه فحش ناروا راتو بدان سواره دزدیست که ازآن غنیمت جنگ
ببرد به سوی خانه ،همه کیسه ی طلا راز بساط این کنیزان به غنایم اضافی
چو علی که می رباید همه دخت دلربا را؟ نه بشر توانمش خواند نه ز نسل آدمیان
متحیرم چه نامم شه دزد بی حیا راهمه شب در این امیدم که نسیم باد پاییز
ببرد ز خاطر من رخ زشت مرتضی رابه ولای مستِ مستان ز نوای شیر پَستان
سخنی حساب گفتن چه خوشست شهریارا منصور فرزادي
«علی ای همای وحشت» سروده اي از منصور نازنين
علی ای همای وحشت تو چه آفتی خدا را
...که به نیزه ها کشیدی سر و گردن جدا را به خدا که در دو عالم اثر از بشر نماند
چو علی بریده باشد رگِ گردن بقا را !به جز از علی که هفتصد سرِ بیگناهِ بدبخت
ببُرد به تیغ شمشیر نفس غریبه ها را ؟به جز از علی که دارد به دو سرْ جلای ساتور
که به حکم مصطفایی ببریده دست و پا را نرو ای گدای مسکین در خانه ی مصیبت
که به تو حواله دارد دو سه فحش ناروا راتو بدان سواره دزدیست که ازآن غنیمت جنگ
ببرد به سوی خانه ،همه کیسه ی طلا راز بساط این کنیزان به غنایم اضافی
چو علی که می رباید همه دخت دلربا را؟ نه بشر توانمش خواند نه ز نسل آدمیان
متحیرم چه نامم شه دزد بی حیا راهمه شب در این امیدم که نسیم باد پاییز
ببرد ز خاطر من رخ زشت مرتضی رابه ولای مستِ مستان ز نوای شیر پَستان
سخنی حساب گفتن چه خوشست شهریارا منصور فرزادي
Things you can do from here:
- Subscribe to Roshangar's blog using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
No comments:
Post a Comment