Tuesday, December 28, 2010

آخوند دموکرات و روسپی باکره

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Donbaleh.com by rastakhiz on 12/27/10

دوستان گرامی نیک آهنگ کوثر مطلبی نوشته بود با این عنوان که حالم از آخوند بازی به هم می خورد. او درست می گوید. آخوندها چه عمامه الاسلام و چه کراوات الاسلام همه به دنبال تسلیم در برابر الله هستند و می گویند دستورات الله باید پیاده شود. برخی مارک‌ جمهوری هم بر آن می زنند که بیایید پای صندوق رای و بگویید چگونه قوانین الله رامی پسندید تا ختنه گاه یا تا خایه گاه الیته تصمیم نهایی با ماست ماییم که می توانیم کلام الله را تفسیر کنیم و برای شما تصمیم بگیریم. اگر آخوند برای تسلیم در مقابل قوانین و کلام الله تبلیغ نکند دیگر آخوند نیست. وقتی کسی سخن از تسلیم می گوید دیگر دموکراسی بی مفهوم است. اگر در آخوند ها به دنبال فرد دموکرات و آزاد اندیش می گردیم مانند این است که در روسپی خانه به دنبال دختر باکره باشیم. دموکرات ترین آخوند ایران خاتمی است که در تمام سخنرانی هایش از آرمانهای بلند خمینی آدم کش دروغگوی خونخوار سخن می گوید. اگر به دنبال آزادی و دموکراسی هستیم آخوندها را چه عمامه الاسلام و چه کراوات الاسلام با ید در زاباله دان بریزیم

 
 

Things you can do from here:

 
 

چکیده ی تمام حکم های توضیح‌المسائل!

tawzihalmasael abstract

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Donbaleh.com by yahm on 12/27/10

اگر حکم های تمام رساله های توضیح ‌المسائل را جمع کنیم، عصاره اش این است: «اگر طوری باشد که خوشت بیاید حرام است!» تمام

 
 

Things you can do from here:

 
 

تناقضات انجیل – بخش چهارم: یوسفِ دوپدره! « Hoormozd's Rants

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Donbaleh.com by hoormozd on 12/27/10

منابع فارسی در نقد کتب عهد جدید و قدیم آنطور که باید در دسترس همگان نیست، لذا روشنگری درباب محتوای آنها ضروری می نماید. لذا در نوشته هایی دنباله دار، تناقضات درونی کتب مقدسه مسیحیت را به ایجاز و مستند واکاوی خواهیم کرد. در نوشته ی حاضر نیم نگاهی خواهیم داشت به شجره نامه یوسف نجار (نامزد مریم مقدس) به روایت اناجیل.

 
 

Things you can do from here:

 
 

:: سرگرمیآقای مهدی خزعلی ! با افتخار می گویم : من مقلد حضرت آیت الله اینترنت...

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via بالاترین by mansoor602 on 12/28/10

مرجع تقلید ، منبع اطلاعات و پاسخگوی همه سوالات من اینترنت است . هر زمان که بخواهم در دسترسم است و نیاز به وقت گرفتن ندارد . خمس و زکات نمیگیرد و دروغ نمیگوید و تقیه هم نمی کند . دنیا را همانگونه که هست به من نشان می دهد و دچار فساد اخلاق نمی شود و دست به دزدی نمیزند و کارخانه لاستیک و شکر هم علم نمی کند . من خود را مرید و مقلد چنین مرجع تقلیدی می دانم چرا که همیشه خود را نوکر و خدمتگزار من و امثال من می داند و در مجالس بر صدر نمی نشیند . مرا به گریه نمی اندازد و در باطن بر خریت من نمی خندد . ایکاش دکتر مهدی خزعلی نام آیت الله اینترنت را هم در شمار مراجع تقلید مورد نظرخواهی اش می آورد تا معلوم شود که جوان امروز ایرانی مقلد کدام مرجع تقلید است
با ۴۲ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش سرگرمی
نظرات

 
 

Things you can do from here:

 
 

نئاندرتال ها سبزیجات را می پخته اند!

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via بالاترین by yghanbari on 12/28/10

یک مطالعه تازه به روی بقایای نئاندرتال ها حاکیست که این موجودات گیاهان و سبزیجات را می پخته و مصرف می کرده اند. محققان در آمریکا دانه های مواد گیاهی پخته را لای دندان های نئاندرتال ها یافته اند. این اولین بار است که تایید می شود رژیم غذایی نئاندرتال ها فقط به گوشت محدود نمی شده و کاملتر از آنچه تاکنون تصور می شد بوده است. تصور عمومی از نئاندرتال ها، به عنوان موجوداتی شدیدا گوشتخوار حاصل شواهد جسته گریخته بوده است. تحلیل شیمیایی استخوان های آنها حاکی از آن است که میزان مصرف سبزیجات توسط آنها کم یا صفر بوده است. این اتکای ظاهری بر گوشت از سوی برخی به عنوان علل انقراض انسان نئاندرتال مطرح شده است. براساس این نظریه با از میان رفتن ماموت ها با شروع عصر یخ، نئاندرتال از یک منبع مهم غذایی محروم شدند. اما تحلیلی تازه از بقایای نئاندرتال ها از سراسر جهان، شواهد مستقیمی که ناقض این نظریه است یافته است. محققان دریافتند که دانه های فسیل شده مواد گیاهی لای دندان های آنها وجود دارد و بعضی از آنها پخته است. هرچند گردهای گیاهی قبلا در محل های زندگی و اجاق های نئاندرتال ها پیدا شده بود، اما تاکنون شواهد روشنی از تغذیه این انسان ها از مواد گیاهی به دست نیامده بود.
با ۳۰ امتیاز و ۰ نظر فرستاده شده در بخش علم و تکنولوژی
نظرات

 
 

Things you can do from here:

 
 

Monday, December 27, 2010

فرگشت از افسانه تا واقعیت

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Donbaleh.com by rashin on 12/26/10

اگر «گمان» می‌کنید این فرضیه را فهمیده‌اید؛ حدوداً می‌توان گفت از آن چیز زیادی نمی‌دانید. زمان درازی از دویست‌سالگی ِ تولد «چارلز داروین» و ۱۵۰سالگی ِ نشر «منشأ انواع»؛ که می‌توان حتی به‌عنوان مهم‌ترین کتاب منتشرشده در تاریخ نیز از آن نام برد، نمی‌گذرد. داروین در این کتاب، ایده‌ای را مطرح کرده که هنوز هرکسی را شوکه می‌کند؛ این‌که سرتاسر حیات زمینی، از جمله آدمی؛ با «انتخاب طبیعی» تکوین یافت. داروین، شواهد مباحثه‌برانگیزش در فرضیه‌ی «فرگشت» (Evolution) را در اثرش «منشأ انواع»، مطرح نمود و از آن پس این ایده شدیداً فراگیر شد. کشفیات بی‌پایانِ فسیلی به ما امکان ردگیری تکامل ارگانیسم‌های کنونی از گونه‌های باستانی‌ترشان را می‌دهد. ترتیب‌گذاریِ DNA نیز از سویی هرگونه شکی را درخصوص منشأ مشترک کلیه‌ی گونه‌های حیاتی مرتفع ساخته و نمونه‌های عملی ِ بی‌شمار فرگشت را می‌توان هرکجای پیرامون‌مان دید؛ از تطبیق «شب‌پره‌های فلفلی» (Peppered Moth) با آلاینده‌های جوی گرفته تا ویروس‌های سریعاً متغیری چون HIV، H5N1 و آنفلوآنزای مرغی. صحت فرضیه‌ی فرگشت، هم‌اکنون به همان اندازه بدیهی است که زمین را کروی می‌دانیم. با این حال، علی‌رغم وجود شواهد فزاینده‌ی موجود؛ اکثریت مردم، اگر دست‌کم اسم‌اش را شنیده باشند، از حقایق پنهان در پشت این فرضیه مطلع نیستند. حتی نظرسنجی اخیری در انگلستان؛ زادگاه داروین و کشوری با جمعیتی تحصیل‌کرده‌، نشان می‌دهد که تنها کمتر از نصف مردم اعتقاد به صحت این فرضیه دارند. برای آنان که هرگز فرصت فهم مفاهیم زیست‌شناختی و یا علمی را نداشته‌اند؛ دعاوی مطرح‌گشته توسط کسانی‌که به نظریات خلقت ماوراءالطبیعی معتقدند؛ متقاعدکننده‌تر به‌نظر می‌رسد. با این‌حال، مابین کسانی‌که فرگشت را پذیرفته‌اند هم تصورات نادرستی رایج است.

 
 

Things you can do from here:

 
 

Sunday, December 26, 2010

ماده 300 و 435 قانون مجازات اسلامی (ارزش زن در اسلام از بیضه چپ مرد کمتر است...

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

 
 

Things you can do from here:

 
 

اغتشاشیدم به دینی که مرجع تقلیدش ، آدم کشتن را فقط و فقط در ماه حرام بد می د...

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via گمنام گمنامیان by گمنام گمنامیان on 12/25/10


یکی از مراجع که طرفدار موسوی نیز هست، به نام آیت الله بیات ، طی یک فتوا، کشتن آدم ها را فقط ماه حرام (چهار ماه حرام عربی) بد دانسته است.
استفتا و فتوا به شکل زیر است (منبع):
سئوال: حضرت آیت الله بیات زنجانی؛ ضمن عرض سلام. آیا اجرای حکم اعدام در ماه محرم مطابق اصول شرعی در حکومت اسلامی است؟ 
پاسخ مرجع تقلید شیعه:
پاسخ: با سلام و تحیت؛تعداد ماهها در قرآن، دوازده ماه است که چهار تای آنها حرام نامیده شده اند ؛ نکته جالب اینجاست که  اعراب جاهلی برای ماههای حرام، حرمت قائل بوده، در این ماهها جنگ و قتال را تعطیل می کردند  و یکی از رسومی که اسلام آن را به قبول کرده و امضا نموده است، همین موضوع ماههای حرام است .
کسانی که نوعی علقه به اسلام، فقه اسلامی و شریعت محمدی و علوی دارند، بایدحرمت این ایام  را نگاهداشته  و از اقدام به کارهای نامتناسب با این ماهها اجتناب کنند و با تدبیر ، جلوی سوء برداشت های احتمالی را بگیرند .
 
بنده معتقدم ادب دینی و قرآنی، اقتضا  می کندکه  انسان در رابطه با ماههای حرام، مثل مسجد الحرام عمل نماید و حریم آنها را حفظ کند.

سوال اینجاست که این دینی که شما نماینده اش هستی، چرا فقط آدم کشتن را در ماه حرام بد می داند ؟! طبق فتوای تو ، در بقیه ماه ها آدم کشتن مشکلی ندارد دیگر ؟!
این ادب دینی و قرآنی و توالتی شما(!) ، در دهه شصت (زمانی که طرفداران خود شما بر سر کار بودند)، به زندانیان تجاوز می شد، زندانیان بی دفاع را گروهی به مسلخ می بردند، کدام قبری بود ؟!
اصولا این نمونه خوبی است تا ببینم که موضع اصلاح طلبان دینی چیست! مشکل آنها اصولا آدم کشتن نیست، مشکل آنها این است که مثلا در ماه حرام آدم نکشید ! مشکل آنها حذف قانون وحشی گری سنگسار نیست، بلکه معتقدند فعلا برای حفظ آبرو بهتر است به جای سنگسار، اعدام کنند!!
آنها فقط معتقدند که باید برای حفظ چهره اسلام، دست به ماست مالی زد و قوانین خیلی زشت را فعلا اجرا نکرد، و وحشی گری های اسلام را فقط با اسم دموکراسی دینی و ... توجیه کرد.
در قرن بیست و یکم، تنها شرط رسیدن ما به دموکراسی، پشت سر گذاشتن اسلام است و بس ! باید در باره اسلام و وحشی گری آن روشنگری کرد. البته در این میان، موضع اصلاح طلبان دینی ، خیلی جالب است.
آنها برای بار دوم و با بهانه دموکراسی دینی  می خواهند به بهانه ای دیگر بر گرده مردم ایران سوار شوند.
سوال اینجاست : 
آیا برای بار دوم ما از سوراخ حکومت دینی گزیده می شویم ؟!



 
 

Things you can do from here:

 
 

چرا به جوک رشتی می خندیم؟ / سهیلا وحدتی - مدرسه فمینیستی

رشت نیوز

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Donbaleh.com by sepehri on 12/25/10

چه چیزی درباره لطیفه های رشتی خنده آور است؟ هنگامی که یک ماجرایی تعریف می شود که در آن فردی از میان ما بر خلاف همه آن انتظارات عمومی رفتار می کند، ما آن را بانمک و خنده دار می یابیم. به بیان ساده، لطیفه ها به گونه ای آینه فرهنگ ما هستند و ما می توانیم فرهنگ خود و انتظارات اجتماعی خویش را در آنها بیابیم. حالا بیایید ببینیم آن بخش از فرهنگ ما که در لطیفه های رشتی پنهان شده چیست. مگر نه اینکه انتظار داریم که هر مردی وقتی که مرد دیگری را با زنش می بیند، عصبانی شده، غیرتش به جوش بیاید و بزند یکی از آن دو یا هر دو را بکشد؟ و واکنش خونسرد و عاری از خشونت مرد رشتی ما را به خنده می اندازد! در فرهنگ ما، ناموس و غیرت** متاسفانه چنان ریشه دوانده که بدون آنکه آگاهانه بدان بیاندیشیم، در ذهنیت ما همواره جاری است. ارزش نهادن به ناموس و غیرت یک پیش زمینه ی تربیتی و شناختی به ما می دهد که بر اساس آن است که جوک رشتی بانمک می شود. آخرین جوک رشتی را که شنیده اید به خاطر بیاورید و به جای "مرد رشتی" یک "مرد سوئدی" را در آن قرار دهید. آیا بازهم بانمک و خنده دار است؟ طبیعی است که از مرد سوئدی انتظار نمی رود که دست به چاقو بزند و زن خود یا مرد دیگر را بکشد! فرهنگ و قانون کشور سوئد متفاوت است. خونسردی و عدم واکنش خشونت بار او با انتظارات فرهنگی ما از او تناقضی ندارد. انتظارات فرهنگی ما درباره خشونت ناموسی فقط در چارچوب فرهنگی خود ما و برای مرد ایرانی مصداق دارد. این وضعیت رقت بار فرهنگی ماست! به عنوان روشنفکر به نقد حکومت جمهوری اسلامی می پردازیم که چرا دست به سنگسار می زند، ولی کمتر به نقد فرهنگ ناموسی و غیرت پرستی خودمان می پردازیم که مسبب قتل زنان و دختران بسیاری در این مملکت بوده و هست.

 
 

Things you can do from here:

 
 

چرا به جوک رشتی می خندیم؟ / سهیلا وحدتی - مدرسه فمینیستی

رشت نیوز

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Donbaleh.com by sepehri on 12/25/10

چه چیزی درباره لطیفه های رشتی خنده آور است؟ هنگامی که یک ماجرایی تعریف می شود که در آن فردی از میان ما بر خلاف همه آن انتظارات عمومی رفتار می کند، ما آن را بانمک و خنده دار می یابیم. به بیان ساده، لطیفه ها به گونه ای آینه فرهنگ ما هستند و ما می توانیم فرهنگ خود و انتظارات اجتماعی خویش را در آنها بیابیم. حالا بیایید ببینیم آن بخش از فرهنگ ما که در لطیفه های رشتی پنهان شده چیست. مگر نه اینکه انتظار داریم که هر مردی وقتی که مرد دیگری را با زنش می بیند، عصبانی شده، غیرتش به جوش بیاید و بزند یکی از آن دو یا هر دو را بکشد؟ و واکنش خونسرد و عاری از خشونت مرد رشتی ما را به خنده می اندازد! در فرهنگ ما، ناموس و غیرت** متاسفانه چنان ریشه دوانده که بدون آنکه آگاهانه بدان بیاندیشیم، در ذهنیت ما همواره جاری است. ارزش نهادن به ناموس و غیرت یک پیش زمینه ی تربیتی و شناختی به ما می دهد که بر اساس آن است که جوک رشتی بانمک می شود. آخرین جوک رشتی را که شنیده اید به خاطر بیاورید و به جای "مرد رشتی" یک "مرد سوئدی" را در آن قرار دهید. آیا بازهم بانمک و خنده دار است؟ طبیعی است که از مرد سوئدی انتظار نمی رود که دست به چاقو بزند و زن خود یا مرد دیگر را بکشد! فرهنگ و قانون کشور سوئد متفاوت است. خونسردی و عدم واکنش خشونت بار او با انتظارات فرهنگی ما از او تناقضی ندارد. انتظارات فرهنگی ما درباره خشونت ناموسی فقط در چارچوب فرهنگی خود ما و برای مرد ایرانی مصداق دارد. این وضعیت رقت بار فرهنگی ماست! به عنوان روشنفکر به نقد حکومت جمهوری اسلامی می پردازیم که چرا دست به سنگسار می زند، ولی کمتر به نقد فرهنگ ناموسی و غیرت پرستی خودمان می پردازیم که مسبب قتل زنان و دختران بسیاری در این مملکت بوده و هست.

 
 

Things you can do from here:

 
 

Saturday, December 25, 2010

نوشتارهای زندیق برگشت

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via وبلاگ رسمی آرش بیخدا by Arash_Bikhoda on 12/22/10

حالش رو ببرید:

 

http://www.zandiq.com/articles

 

بقیه قسمت ها هم به تدریج اضافه خواهند شد،

به نظر شما کدوم قسمت ها مهمتر از بقیه بودند؟



 
 

Things you can do from here:

 
 

كشف گونه سوم انسان :: دانشمندان از كشف بقايای گونه جديد انسان «دنيسووا‌ها» د...

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via بالاترین by bladerunner on 12/25/10

دانشمندان از كشف بقاياي يك گونه اسرارآميز انساني - به جز انسان مدرن و نئاندرتال - در غاري در سيبري خبر دادند. به گزارش سرويس علمي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اين اكتشاف به اين معني است كه در 30 هزار سال پيش، حداقل سه عضو مجزا در درخت خانواده انسان وجود داشته‌اند: انسان‌هاي مدرن، نئاندرتال‌ها و گونه جديدا شناسايي شده موسوم به «دنيسووا‌ها». دنيسووا‌هاي غارنشين با بررسي دي.ان.اي دندان‌ها و استخوان‌هاي انگشت كشف شده در غاري در سيبري شناسايي شده‌اند. آنها در طول آخرين عصر يخي هنگامي كه انسان‌هاي مدرن در حال ايجاد ابزارهاي سنگي پيچيده، جواهرات و هنر بودند، در زمين زندگي مي‌كردند. استخوان مذكور كه متعلق به انگشت يك دختر حدودا پنج تا هفت ساله موسوم به ايكس- وومن است، در سال 2008 درغار دنيسووا در كوهستان آلتاي واقع در جنوب سيبري به همراه زيورآلات و جواهرات يافت شد. آزمايشات موقتي در اوايل سال جاري نشان مي‌داد كه اين دختر به يك گونه كاملا جديد تعلق دارد. اكنون يك تجزيه و تحليل كامل دي.ان.اي، جايگاه وي را در درخت خانواده انسان تثبيت كرده است. اين اكتشاف در پي كشف جنجال‌برانگيز يك گونه ديگر انسان با سه فوت قد موسوم به هابيت «Hobbit» در جزيره اندونزي در سال 2004 انجام شده است. با اين‌حال بسياري از محققان كشف هابيت را رد كرده و مدعي شده‌اند كه استخوان‌ها متعلق به يك انسان مدرن مبتلا به اختلال رشد بوده‌است. دنيسوواها از لحاظ فيزيكي با نئاندرتال‌ها و انسان‌هاي مدرن تنومند متفاوت بودند، اگرچه بر روي دوپاي خود راه مي‌رفتند. دنيسوواها زماني زندگي مي‌كردند كه اجداد ما و نئاندرتال‌ها در حال ماهيگيري، شكار، استفاده از جواهرات، نقاشي ديوار غارها و كنده‌كاري‌هاي حيواني بودند. دانشمندان تنها در دهه اخير توانسته‌اند دي.ان.اي فسيل‌ها را بازيابي كنند. پيش از اين آنها فقط مي توانستند استخوان‌ها را از روي شكل و اندازه آنها شناسايي كنند. اين تحقيقات امروزه عصاره دي.ان.اي دنيسوواها را در ساكنان جزاير ملانزي در شمال و شرق استراليا كه شامل گينه نو نيز مي‌شود، پيدا كرده است. طبق اين تحقيقات دنيسوواها با اجداد ساكنان ملانزي پيوند خورده و سپس در سراسر آسيا پخش شدند. گونه يافته‌شده جديد به نظر «گروه خواهر» نئاندرتال‌ها بوده و كشف اين گونه باعث به تصوير كشيده شدن چهره‌اي ديگر از تكامل و مهاجرت انسان از آفريقا (مهد انسان) شده‌ است.
با ۳۶ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش علم و تکنولوژی
نظرات

 
 

Things you can do from here:

 
 

Thursday, December 23, 2010

عبدالرضا تاجیک، روزنامه‌نگار آزاد شد

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Donbaleh.com by diescolor on 12/22/10

درحالی که گزارش ها از مخالفت قاضی پرونده ی عبدالرضا تاجیک با آزادی وی علیرغم تودیع قرار وثیقه حکایت داشت، دقایقی قبل (چهارشنبه شب اول دی ماه) این روزنامه نگار پس از بیش از شش ماه بازداشت موقت آزاد شد. به گزارش بامدادخبر، آزادی تاجیک با قرار وثیقه پانصد میلیون تومانی صورت گرفته است. تاجیک روز بیست ودوم خرداد سال جاری برای سومین بار پس از از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری در ایران بازداشت شد. دادگاه این روزنامه نگار باسابقه، که قرار بود روز یکشنبه (بیست وهشت آذر) برگزار شود، به دلیل عدم حضور نماینده دادستان به تعویق افتاد.

 
 

Things you can do from here:

 
 

Wednesday, December 22, 2010

“Investigator: Fatemeh Arab Sorkhi is charged for saying what not supposed t...

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Radio Koocheh by Farvahar on 12/21/10

Ardavan Roozbeh\Radio Koocheh

ardavan@koochehmail.com

Translated by Kave

In a situation that Fatemeh Arab Sorkhi, daughter of Feyzollah Arab Sorkhi was nabbed in investigating process in Evin on Sunday. After 36 hours still the officials do not tell the reason for her detaining.

Yesterday, 19th of December, 3 others from youth branch of Mosharekat Party, Mohammad Shafiee, Hadi Heydari, Alireza Taheri were also detained without any reason.

Feyzollah Arab Sorkhi, the father of Fatemeh, is one of those 7 who nabbed and complained about General Moshfegh, one the officials in Saralah Military Zone.

All of them were nabbed after summoning to Evin court and after questing. Sajedeh Arab Sorkhi, the sister of Fatemeh Arab Sorkhi was said to radio Koocheh that: "At first although it was said that Fatemeh is not highly charged, but the official who is in charge of her case said that the reason of her detention is for saying what not supposed to say." She also said that: "In Sunday's night they said that she was charged for acting against national security and her charge will be announced very soon."

Fatemeh Arab Sorkhi is a daughter of high ranking members of Mojahedin Enghelab Islami Organization that Islamic Republic had banned the group activities. Sajedeh Arab Sorkhi said that it had been said they seized her computer in her house and she might be arrested but she continued that she has not a computer at all and only there was her husband's computer with a few picture related to his job as a reporter-photographer.

The father of Fatemeh, Feyzollah Arab Sorkhi is one of the 7 prisoners who complained about General Moshfegh who is one the officials in Saralah Military Zone before. Last week his vacation was canceled and he returned to jail because they wanted to put more pressure on him.

The daughter of this senior member of Mojahedin Enghelab Islami Organization said that this morning she told her father in Evin that they had nabbed her sister. He invited them to continue their tasks. Fatemeh Arab Sorkhi is very sick and if she does not medicated, might faints and stupefied. Also she got a two-year old child.

Please notice the interview of Ardavan Roozbeh with Sajedeh Arab Sorkhi about the last situation of Fatemeh and Feyzollah Arab Sorkhi in Goftego via Radio Koocheh:

Ms. Sajedeh Arab Sorkhi! You're sister Fatemeh Arab Sorkhi was nabbed along side 3 others after summoned. How did she nabbed and are you informed about the reasons for that?

We do not know how she was arrested exactly. Because she promised to return back after intended to go because of summoning. After a call by the heads of the team, responsible of her case, to her husband they told him: "She was not well answering." What she must responded to them? They also said: "She will be our guest for some days." This was the expression that they used for that: "Fatemeh says what must not say."

I talked to the one who said that and responded: "Am I going to announce this as her charge?" He said: "I will tell you her charge later on". Yesterday morning they had told that her charge is not too high and could go back but last night she was charged for acting against national security. It was interesting that how they could reach to such a charge in a two hours session. She had been hospitalized for several time in the last 2 years and got physical problems. How she could act against national security with a 2 years old child and had not go to work at all?

I am really sorry for such a system of national security that someone in such a mood and in this age could endanger national security.

I talked to the one who said that and responded: "Am I going to announce this as her charge?" He said: "I will tell you her charge later on".

Last night around 10 that man was called again and said: "Only her husband can talk to her" Fatemeh said very shortly: "I am OK, alone, no one is here. Do not worry about me!" And stressed that: "They feed me with my drugs." If my sister does not use her drugs she might faints and be in dangerous situation. We never left her alone at nights. One of the things that we worry about her is the situation that she left alone in a cell and no one go and see her, she might faints because of her hypoglycemia.

They allow her to talk to her daughter very shortly but they did not allow her to talk to our mother. Time for conversation became over and we have not informed yet.

Your sister was nabbed along side with Hadi Hedari and Mohammad Shafiee and Alireza Taheri. Is there any relation with these 4 arrests?

I don't think so. But till they do not tell us we cannot express out point of view about that. Those 3 were members of youth branch of Mosharekat Party but Fatemeh was not in that. She did not do anything after the election at all. Those 3 were not involved in sectarian or politically activities either.

They summoned my father because of complaining about General Moshfegh and told him that his vacation is over and turned him back to jail, but I think that they are putting more pressure on our father to withdraw his plea.

Before this they had seized your sister's computer. Do you think that they found new things that caused her nabbing?

It is interesting that my sister did not have computer and they took her husband's computer. In that, it was only his pictures because he is a photographer reporter. It is not possible to find anything in the computer to use against her.

What is the last news about Feyzollah Arab Sorkhi?

This morning we met him. Political prisoners of the part number 350 are not allowed to call. For that reason we met him and told him about it. He just said one sentence: "Sajedeh! We are fighting till we die. These are the least costs that we are paying for our ideas and ideals. Are you standing with us?" I replied: "As you see, we are standing too." My father is now with his friend and maybe in a better situation than us.

Farsi


 
 

Things you can do from here:

 
 

Tuesday, December 21, 2010

روشنگری های بانو "وفا سلطان" شیر زن عرب درباره اسلام

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Donbaleh.com by adoniya on 12/20/10

اسلام پیروانش رو وادار به موضع گیری در برابر غیرباورمندان میکنه ، در اسلام ازدواج با دختر کم سن وجود داره، دستاوردهای فکری بشر رو در ملتهای عرب زبان نابود میکنه ، زنها و دختران رو به عنوان غنیمت (کالا) محسوب میکنه ، پیامبر اسلام با صفیه زن یهودی که برادر ، پدر ، و شوهرش را کشته هممبستر میشه ، پیامبری که وقتی زینب زن پسر خوانده اش رو برهنه میبینه و از روی شهوت قانون رو به نفع خودش عوض میکنه قابل احترام نیست و...

 
 

Things you can do from here:

 
 

آیا خبر دارید که:

middle east with high density of prophets, why?

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Donbaleh.com by darioush45 on 12/21/10

نود و نه درصد این پیامبرایی که ادعای پیامبری کردن از خاورمیانه بودن و اصلا بومیای آفریقا و سرخپوستای آمریکا اصلا پیامبری نداشتن. با این اوصاف این عدل خداوندی چی میشه آیا اونا آدم نبودن که خدا براشون پیامبر نفرستاده. حالا بی خیال اسکیموها اونا که از هیچ چیز خبر ندارن طفلکیها. آخه این درسته برای ما 124000 تا بفرسته برای اونا یکی هم نفرسته. بعد تازه شما ناشکری هم می کنید. حالا خداییش این درسته؟

 
 

Things you can do from here:

 
 

«روزنگاشت/ شب چله شب زایش زادروز»

نگید یلدا بگید چله

 
 

Sent to you by گریلا via Google Reader:

 
 

via Radio Koocheh by Farvahar on 12/21/10

محبوبه‌ شعاع / رادیو کوچه

mahboobeh@koochehmail.com

سی‌ام آذر برابر با «شب یلدا» یا «شب چله» بلندترین شب سال در نیم‌کره شمالی زمین است. این شب به هنگام غروب آفتاب آخرین روز پاییز تا طلوع آفتاب نخستین روز زمستان اطلاق می‌شود. که ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام این شب را جشن می‌گیرند.

واژه «یلدا» به معنای «زایش زادروز» و تولد است. ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، شب آخر پاییز تا اول زمستان را شب زایش «مهر» یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال، «دی» می‌گفتند که ماه تولدخورشید بود.

یلدا و جشن‌هایی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، دریافتند که کوتاه‌ترین روز، آخرین روز پاییز و شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاه‌تر می‌شوند، از همین رو آن‌را شب زایش خورشید نامیدند.

در طولانی‌ترین شب سال، ایرانیان آتش می‌افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیطانی نابود شده و بگریزند، مردم گرد هم جمع شده و شب را با خوردن، نوشیدن، شادی و پایکوبی و گفت‌وگو به‌سر می‌آوردند و خوانی ویژه می‌گستردند، هرآن‌چه میوه تازه فصل که نگاه‌داری شده بود و میوه‌های خشک در سفره می‌گذاشتند و گاه شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه کوه‌های البرز به انتظار باززاییده‌ شدن خورشید می‌نشستند.

ایرانیان نزدیک به چند هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز تا سپیده دم بیدار می‌مانند و در کنار یک‌دیگر خود را سرگرم می‌کردند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آن‌ها را تضعیف نکند و با به روشنایی گراییدن آسمان به رخت خواب روند و لختی بیاسایند.

گفته شده: «مراسم شب یلدا از طریق ایران به قلم‌رو «رومیان» راه یافت و جشن «ساتورن» خوانده می شد. جشن ساتورن پس از مسیحی شدن رومی‌ها هم اعتبار خود را از دست نداد و ادامه یافت که در همان نخستین سده آزاد شدن پیروی از مسیحیت در میان رومیان، با تصویب رییس وقت کلیسا، کریسمس را بیست وپنجم دسامبر قرار دادند که چهار روز و در سال‌های کبیسه سه روز بیشتر از یلدا فاصله ندارد و مفهوم هر دو واژه هم یکی است. از آن پس این دو میلاد تقریبن باهم برگزار می‌شده‌اند.»

آراستن سرو و کاج در کریسمس هم از ایران باستان اقتباس شده است، زیرا ایرانیان به این دو درخت به خصوص سرو به چشم مظهر مقاومت در برابر تاریکی و سرما می‌نگریستند و سرو می‌کاشتند و عهد می‌کردند که تا سال بعد یک نهال سرو دیگر کشت کنند.

در آیین کهن، بنابر یک سنت دیرینه «آیین مهر» شاهان ایرانی در روز اول دی‌ماه تاج و تخت شاهی را بر زمین می‌گذاشتند و با جامه‌ای سپید به صحرا می‌رفتند و بر فرشی سپید می‌نشستند. دربان‌ها و نگهبانان کاخ شاهی و همه برده‌ها و خدمت‌کاران در سطح شهر آزاد شده و به‌سان دیگران زندگی می‌کردند و یک‌سان بودند. البته درستی  یا نادرستی این امر تایید نشده و شاید افسانه‌ای بیش نباشد.

جشن یلدا در ایران امروز نیز با گرد هم آمدن و شب‌نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یک‌دیگر برگزار می‌شود. آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه‌های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب فال گرفتن از کتاب حافظ نیز مرسوم است.

در حدود 4000 سال پیش در مصر باستان جشن زایش خورشید مصادف با شب چله، برگزار می‌شده‌ است. مصریان در این هنگام از سال، به مدت ۱۲ روز، به نشانه ۱۲ ماه سال خورشیدی، به جشن و پای‌کوبی می‌پرداختند و پیروزی نور بر تاریکی را گرامی می‌داشتند.

در یونان قدیم نیز، اولین روز زمستان روز بزرگ‌داشت خداوند خورشید بوده‌ است و آن را «خورشید شکست ناپذیر»، می‌نامیدند. ریشه‌های یلدا در جشن دیگر مرسوم در یونان نیز باقی مانده‌ است که از مهم‌ترین این جشن‌های می‌توان به جشن «ساتورن» اشاره کرد.

در قسمت‌هایی از روسیه جنوبی، هم‌اکنون جشن‌های مشابهی به‌مناسبت چله برگزار می‌شود. این آیین‌ها شباهت بسیاری با مراسم شب چله ایرانیان دارد. پختن نان شیرینی محلی شبیه به موجودات زنده، بازی‌های محلی گوناگون، پاشیدن گندم به محوطه حیاط، ترانه‌خوانی و رقص و آوازنیز از مراسم آن‌ها در این شب است.

یهودیان در این شب جشنی با نام «ایلانوت» یا جشن درخت برگزار می‌کنند و با روشن‌کردن شمع به نیایش می‌پردازند. آشوریان نیز در شب یلدا آجیل مشکل‌گشا می‌خورند و تا پاسی از شب را به شب نشینی و بگو بخند می‌گذرانند و در خانواده‌های تحصیل کرده آشوری تفال به دیوان حافظ نیز رواج دارد.

نخستین روز زمستان در نزد خرمدینانی که پیرو «مزدک» هستند نیز سخت گرامی و بزرگ دانسته می‌شود و از آن با نام «خرم روز» یاد می‌‌کنند و آیین‌هایی ویژه در آن روز برگزار می‌شود. این مراسم و نیز سال‌شماری آغاز زمستان هنوز در میان برخی اقوام دیده می‌شود که نمونه آن تقویم محلی «پامیر» و «بدخشان» (در شمال افغانستان و جنوب تاجیکستان) است.

جشن شب چله، بعد از نوروز تنها جشنی است که هم‌واره در میان ایرانیان پایدار مانده است و علت پایداری آن را می‌توانی: «باور دینی کهن مهرپرستان یعنی زایش خورشید و مهر دانست.»

منبع‌ها:

گوگل

ویکی‌پدیا

تاریخچه شب یلدا


 
 

Things you can do from here:

 
 

Monday, December 20, 2010

Fwd: FW: تصاویری از مراسم عزاداری عاشورای حسینی در بیجار


در عاشورای حسینی چینی ها هم عزادار شدند و برای آلت نوره کشیده (واجبی کشیده)* امام حسین
زاری ها کردند و مجسمه هایش را بر دوش گرفتند . جالب اینکه حاجیه خانمهای ایرانی* هم هر سال بیش از
پیش در این مراسم شرکت میکنند و بدیدار آلت امام حسین میروند . اگر قسمت تان شد و به عزاداری امام
مظلوم و ناکام به چین و ژاپن رفتید مبادا به باور مذهبی آنان توهین کنید . باورهای مذهبی همه مقدس و
از آسمان نارل شده اند
در روایات و احادیث معتبر آمده است که شب عاشورا یعنی روز تاسوعا امام اول شیعیان حسین مظلوم چون میدانسته فردا کشته میشود و به بهشت*
میرود و دستش به دامان حوریان بهشتی میرسد خودش و همه مردانی که با او آماده رفتن به جنگ با یزید بودند به حمام میروند و همگی با هم از سر
تا پای خود را واجبی میگذارند (دلیل کمبود آب و تشنه ماندن امام)که در هنگام ورود به بهشت آماده و تروتمیز باشند( چون در قرآن کریم اگر چه از همه چیز
سخن گفته شده ولی تنها از بودن واجبی در حمام های بهشت سخنی بمیان نیامده است ) گل مالیدن عزاداران عاشورا بر سر و روی خویش نمایش
عملی همان مالیدن واجبی بر سر تا بپای مردان همراه امام است که به نمایش در می آید . به شور حسینی عزاداران چینی و ژاپنی در فیلم زیر
نگاهی بیندازید
خانمهای مسلمان ایران با حجاب را هم در اوائل فیلم میبینید *
http://www.youtube.com/watch?v=MK17fiJXrVc

 تصاویری از مراسم عزاداری عاشورای حسینی در بیجار
To:



 

 
بیجار در منطقه کردستان است و انها هیچگاه خود را کرد نمیدانستند و همیشه در زمان رژیم گذشته هم میخواستند که بیجار جزء همدان شود؛ چون  انها همیشه با کردها جهت ايام سوگواری مخالف بودند و ميگفتند کردها که ایام
سوگواری را اجرا نمیکنند مسلمان نبوده و گافر هستند؛  مهر ورزیده براي دو اتشه بودن مسلمانان بیجار که بر سر و کله خود گل زدند  صلواتی بفرستید؛ اگر این مسلماني است پیشکش خودتان, ما نخواستیم
بیت اللهي 

http://www.1.200ax.com/upload_pic/1288684774.gif

در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه show picture را بزنید