Sent to you by گریلا via Google Reader:
via بالاترین by irane on 3/11/11
اگر قانون اساسی تغییر کرد، قانون اساسی جدید بر اصل حاکمیت مردم، ولایت جمهور مردم، تهیه شد، از لحاظ قانونی اسباب انتخابات آزاد فراهم است. اما معنایش این نیست که از نظر عملی هم همینطور است. باید از لحاظ عملی ترتیباتی داد که مردم بتوانند آرای خودشان را اظهار بکنند. در غرب، یک تدابیری سنجیده اند، نمی شود گفت در اینجا تقلب نمی شود، کم و بیش می شود اما نقش تعیین کننده ندارد. رای مردم تعیین کننده است. در جامعه ای مثل ایران، مقدار تقلب را می شود پائین آورد. مثلا در شهرهای بزرگ قطعآ شدنی است. در شهرهای کوچک و روستاها مشکل تر است. ولی نه اینکه بگوییم ناشدنی است. مردم ایران تجربه دارند. در یک قرن، انقلاب مشروطه کرده اند، بعد نهضت ملی ایران و بعد هم انقلاب 1357. یک- با انتخابات آشنا هستند. دو- هر وقت آزاد بوده، مردم درست رای داده اند. یعنی کسانی را انتخاب نکرده اند که بعد خائن به آنها از آب در بیایند. حالا، از لحاظ عملی، اول قانون انتخابات است. فکر کردم که در قانون اساسی، ما اگر یک اصلی را می گذاشتیم، ممکن بود جلوی تقلبها را بگیرد، قید بشود، در هر حوزه ای، نصف به علاوه یک در انتخابات شرکت نکردند، انتخابات آنجا تجدید بشود. در غرب، در بعضی کشورها، این امر است. می شود در ایران اینرا بکار برد برای اینکه آن جامعه، وقتی دید اسباب آزادی فراهم نیست، با عدم شرکت در انتخابات، مجبور می کند که شرایط انتخابات آماده شود. در کشورهای دیگری، رای دادن اجباری است. من اینرا برای ایران مناسب نمی بینم. سه- نظارت بر انتخابات را باید بخود مردم سپرد. در دوره مشروطه، بنابراین بود که انجمن نظارت 36 نفر از فرمانداری دعوت می کرد و بین آنها، 9 نفر انتخاب میشد. حالا میشود به اصطلاح، بسته به منطقه، شهر و امکاناتش، یک انتخاب پیشکی برای انجمن نظارت انجام داد. بترتیبی که آن انجمن نظارت حتی المقدور معرف نامزدهایی که شرکت می کنند باشد، یا عالیتر اینکه بیطرف باشد. کار آسانی نیست ولی اینکه بشود انجمن شهری بدین ترتیب، ترتیب داد، شدنی است. خیلی آسانترش اینست که بگوئیم نامزدها حق داشته باشند که یک نفر را در انجمن نظارت داشته باشند. جامعه مدنی هم به اصطلاح، اکثریت، در انجمن نظارت اکثریت را داشته باشد. ترتیب کنونی بکلی بر هم بخورد، نقش دولت تا ممکن است در انتخابات کاهش پیدا کند و نقش جامعه مدنی تا ممکن است افزایش پیدا کند. مجموعه تدابیری است که میشود سنجید. اما بنظرم آنچه در قانون اساسی باید کرد، مهم تر است. آنجا، حقوق انسان، بطور کامل بیاید، اصول راهنمای دستگاه قضائی بطور کامل بیاید... اگر دستگاه قضائی از قوه مجریه مستقل باشد، هنوز نقش مهمی خواهد داشت در آزادی انتخابات. در جامعه های غربی هم، بنا بر تجربه مشاهده می شود جاهائی که استقلال قوه قضائی بیشتر است، نقش دولت و دستگاه های دولتی در انتخابات کمتر است. جاهایی که بعکس، قوه قضائی تابعیتش از قوه مجریه بیشتر است، آزادی انتخابات هم کمتر است. مثلا اروپای شرقی را و حتی فرانسه را با آلمان بنگریم، بنظرم میرسد که در آلمان انتخابات از فرانسه آزادتر است. به این جهت که قوه قضائیه در آلمان بالنسبه از فرانسه مستقل تر است.
با ۵۵ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات
با ۵۵ امتیاز و ۴ نظر فرستاده شده در بخش سیاست
نظرات
Things you can do from here:
- Subscribe to بالاترین using Google Reader
- Get started using Google Reader to easily keep up with all your favorite sites
No comments:
Post a Comment